یادداشت

یادداشت

در مسیر پیاده روی روزانه متوجه شدم که روی یک خط عمودی از دل آجرهای دیوار کهنه ای گلهای ریز صورتی روییده است. دقت که کردم متوجه شدم لوله آبی که دل دیوار می گذرد ترک برداشته.

****************************************************

درخیابان‌های شهرک ویلایی قدم میزدم که گل رز صورتی درشتی توجهم را جلب کرد. گل خودش را به زحمت از دیوار انیوه شمشادها بیرون کشیده بود و به رهگذران سلام می کرد.

****************************************************

برای خرید هدیه ای برای یکی از بستگان به یکی از مراکز خرید رفته بودم. مر کز خرید را حسابی تزِئین کرده بودند. تزئینات معجونی بود از درخت کریسمس و لوازم سفره شب یلدا. همه فروشگاه­ها هم با تبلیغ های یلدایی و کریسمسی از تخفیف­های استثنایی خبر می دادند. وارد یکی از فروشگاه­ها شدم لباسی را نشان دادم و قیمت آن را پرسیدم. قیمت بسیار بالایی روی آن گذاشته بودند. فروشنده گفت تخفیف هم داریم. گفتم چقدر؟ گفت تخفیف ما به این صورت است که به مناسبت شب یلدا برایتان فال حافظ می گیریم و بسته به غزل فال، بین بیست و پنج تا سی و پنج درصد تخفیف می دهیم. چشمانم گرد شد! نمی فهمیدم غزل حافظ ، مرکز خرید و تخفیف کریسمسی و یلدایی چه ارتباطی با هم دارند. البته لباس را نپسندیدم و از فروشگاه خارج شدم. اما مانده بودم که یک غزل حافظ به چقدر تخفیف می ارزد و اینکه غزلها با هم چه تفاوتی دارند!؟ برای مثال حتما” غزل “دیدم به خواب خوش که به دستم پیاله بود …”  سی و پنج درصد تخفیف دارد و غزل “کیست کز روی کرم با من وفاداری کند …” شامل تخفیف بیست و پنج درصدی است!

با خودم اندیشیدم که شب یلدای قدیمی ها چگونه بوده و حالا چقدر فرق کرده است . حالا که شرق و غرب و شمال و جنوب با هم مخلوط شده و چیز تازه­ای از آن بیرون آمده است. شاید این هم یکی از دستاوردهای جهانی شدن و نظم نوین آن باشد.

***************************************************

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *