کاردستی
در درس ریاضی شاگرد خوبی بودم. می شود گفت که در میان بهترین دانش آموزان کلاس چهارم ابتدایی بودم. هرچقدر در این درس مورد توجه معلم ها و شاگردان بودم در هنر و ادبیات پخمه و چلمن بودم. وقتی قرار بود انشا بنویسم انگار مغزم زنگ زده بود. دریغ از …
در درس ریاضی شاگرد خوبی بودم. می شود گفت که در میان بهترین دانش آموزان کلاس چهارم ابتدایی بودم. هرچقدر در این درس مورد توجه معلم ها و شاگردان بودم در هنر و ادبیات پخمه و چلمن بودم. وقتی قرار بود انشا بنویسم انگار مغزم زنگ زده بود. دریغ از …
برای خرید پژو 206 به خانه ما آمده بود. پس از آپلود آگهی فروش، اولین نفری بو که به ما تلفن کرد. دختر ریزنقشی بود. با مانتو گلدار سفید و آبی و شلوار سفید رنگ. شال وال نازک سفید که خالهای ریز برجسته ای داشت را به سرش کشیده بود. …
دور و بر پیرمرد شلوغ بود. چقدر کار داشت. محصول گندم توی حیاط روی هم انباشته بود. همه با عجله می رفتند و می آمدند. صفدر و یعقوب توی حیاط داشتند به وانت ور می رفتند. آفتاب توی حیاط پهن شده بود و دانه های طلایی گندم پرتو زرد خورشید …