درباره نوشتن

نوشتن اگر هیچ فایده ای نداشته باشد همین بس که هر وقت از زور بی حوصلگی دنیا را تنگ می بینم، می دانم که پناهگاهی دارم و مشغولیتی. می دانم پناهگاهم این دفترچه و مشغولیتم نوشتن است. همینکه نشستم و قلم را به دست گرفتم، موضوعی  برای نوشتن پیدا می …

قربانیان نوروز

روزهای آخر اسفند است. هر چند هنوز دو روز به شروع سال نو باقی مانده اما تعطیلات نوروزی آغاز شده است. برای خریدن یکی از  ملزومات نوروز به خیابان رفته ام . هوا سرد و آفتابی، آسمان باز و آبی، و تهران را خلوت و زیبا می یابم. شهر به …

کلاس چهارم الف

از میان سی ­و پنج دانش آموز کلاس چهارم  الف ، حساب مجید توکل از بقیه جدا بود. دانش آموز برجسته­ ای نبود. نه از لحاظ قد و قامت و نه از لحاظ نمره.  نمره­ هایش متوسط و معمولی بود. ظاهرش ، لباسش و سر و وضعش هم چیز خاصی …

حسرت

خانواده شوهر هاجر او را رانده بودند. اتهامش نازایی بود. اجاقش کور بود. او را خانه پدرش روانه­اش کرده بودند. مال بد بود و لابد باید بیخ ریش صاحبش می­ماند. زن نازا بدرد نمی­خورد. هاجر بارها از شوهرش تمنا کرده بود که بگذارد او در آن خانه بماند. همین که …